0
0

نیروهای کنترل کننده زندگی-روز دوم از چالش موفقیت نامحدود در 20 روز   

1641 بازدید
نیروهای کنترل کننده زندگی

نیروهای کنترل کننده زندگی-روز دوم از چالش موفقیت نامحدود در ۲۰ روز    

       

نیروهای کنترل کننده زندگی – به روز دوم از برنامه موفقیت نامحدود خوش آمدید. در قسمت قبل، از این صحبت کردیم که چه چیزی می تواند شما را به موفقیت برساند و به این نتیجه رسیدیم که پاسخ این سؤال «قدرت درونی» است. اگر به این قدرت دست یابید، آمادگی لازم جهت شروع هر کار و پیگیری آن را خواهید داشت.

اگر تمرینات روز اول را انجام ندادید پس سریعاً این صفحه را ببندید و تا زمانی که تمرینات خود را انجام نداده اید خواندن مطالب مربوط به روز دوم را آغاز نکنید. اما شمایی که تمریناتتان را انجام داده اید مسلماً کاری را شروع کرده اید. برای انجام این کار ابتدا تصمیم گرفتید و سپس از قدرت درونی تان بهره جستید. شاید این کار بسیار ساده بوده است و یا آن را به گونه ای کاملاً ابتدایی شروع کرده اید، اما هرروز و با انجام هر تمرین، کمی پیشرفت خواهید کرد. روز به روز قدرت بیشتری به دست خواهید آورد.

به کار گیری آموخته ها

نیروهای کنترل کننده زندگی

 

آنچه را که می آموزید  به کار ببندید. استفاده نکردن از آموخته ها بزرگ ترین اشتباهی است که ممکن است از هر کسی سر بزند.

اگر شما نیز تاکنون کتاب های زیادی خوانده اید اما هنوز مدام از خود می پرسید : “پس چرا به قوانین کتاب عمل نکردم؟ می دانستم به آنچه در آن نوشته شده است نیاز دارم، اما چرا شروع نکردم؟ چه چیزی مانع حرکت من است؟” به شما توصیه می کنم این مقاله را با دقت بیشتری بخوانید چرا که مخصوص شما است و به سؤالات شما پاسخ خواهد داد.

نیروهای کنترل کننده زندگی :

احساس رنج و خوشی ؛ کلید انتخاب

 

 

رفتار آدمی تحت کنترل دو نیرو است. به عبارت دیگر دو نیروی کششی ما را در مسیر زندگی به جلو و یا عقب می برند: فرار از ناراحتی و اشتیاق رسیدن به خوشی. این دو نیرو زندگی شما را در کنترل دارند. گاهی شما را به جلو می رانند و گاه مانع حرکتتان می شوند. همواره به خاطر داشته باشید هر کاری در زندگی انجام می دهید، جهت دوری جستن از ناراحتی و یا برای دست یافتن به خوشی است.

بیایید یک مثال بزنیم : شاید شما نیز از جمله کسانی باشید که بارها به خود گفته اند:« دیگر می خواهم لاغر شوم. از این اندام نامتناسب خسته شده ام. باید از همین فردا رژیم لاغری مناسبی را شروع کنم.» اما واقعاً پیروی از رژیم های غذایی لاغری تا چه حد می تواند مفید باشد؟ به نظر من به ندرت کسی قادر است به این شکل خود را لاغر کند. در واقع، مطالعات نشان می دهند ۹۵ درصد کسانی که با رژیم غذایی لاغر می شند، پس از دو سال نه تنها وزن از دست رفته را باز می یابند بلکه حتی چاق تر از قبل هم می شوند. چرا؟ زیرا تلاش برای به دست آوردن ناراحتی و ناخوشی به ندرت با موفقیت همراه خواهد بود.

میل به خوشی و فرار از ناراحتی، مکانیسمی طبیعی است که تنها در کنترل مغز قرار دارد. هرگاه بخواهید کاری انجام دهید که معتقدید درد و ناراحتی به دنبال خواهد داشت، مغز سردرگم می شود و نمی تواند سرسوزنی به شما کمک کند. تنها چیزی که از این تلاش به دست می آورید، احساس یأس و ناامیدی است. پس چگونه می توان لاغر شد؟ چگونه می توان الگوهای تغذیه را تغییر داد، آن هم به گونه ای که همیشه در وزن طبیعی باقی بمانیم؟ خوب، اولین کاری که خود من انجام دادم این بود که غذاهایی را که می خوردم کشف کردم. شما نیز آنچه را معمولاً می خورید ( و زیاد هم می خورید) بشناسید. سپس از خود بپرسید چرا این مواد غذایی را در رژیم غذایی خود گنجانده اید؟ چون خرید آن ها آسان تر است؟ و یا از مواد غذایی دیگر ارزان ترند؟ مسلماً این تصورات حقیقت ندارند. ما تنها به یک دلیل چنین غذاهایی را می خورید: چون از خوردن آن ها لذت می برید.

بیشتر مطالعه کنید:  احساستان نسبت به خودتان چیست؟

شما خوردن شکلات را دوست دارید و از خوردن آن لذت می برید. بنابراین در مغز شما ارتباط عمیقی بین خوردن شکلات و احساس لذت به  وجود آمده است. حتماً می گویید: « بله ، اما چاقی به دلیل خوردن زیاد هم ناخوشایند است.» مسلماً، ولی اکنون لذت خوردن شکلات را با تمام وجود حس می کنید در حالی که حس ناخوشایند چاقی بسیار کم رنگ تر به نظر می رسد. اگر بخواهید انتخاب کنید کدام را بر می گزینید؟ لذت شکلات یا ناراحتی چاقی را؟ به احتمال زیاد لذت شکلات. خوب پس چه باید کرد؟ همه می دانیم جهت ایجاد یک تغییر مهم در زندگی نباید وقت را تلف کرد، بنابراین تنها یک راه باقی ست : برای ایجاد تغییرات دائمی باید حتماً نحوه شکل گیری احساس لذت و ناراحتی را تغییر داد.

چگونه؟

همه ما در چنین برزخی گیر افتاده ایم. اگر کاری را انجام دهیم برایمان ناخوشایند است و اگر انجام ندهین، بازهم احساس ناخرسندی خواهیم کرد. مثلاً تصور کنید در رستوران نشسته اید و در میز روبرویتان خانم جوان و زیبایی توجه تان را جلب کرده است. شما به خود می گویید: « اوه خدا جان! اگر همین الان نزد او نروم و با او قرار ملاقات نگذارم دیگر هرگز وی را نخواهم دید.»مسلماً این مسأله بسیار ناراحت کننده است، اما از سوی دیگر فکر می کنید اگر به سراغش بروم و او پیشنهادم را قبول نکند چه؟ در آن صورت نیز ناراحت خواهید شد.

بنابراین آنچه انجام خواهید داد بسته به آن است که کدام رنجش برای شما شدید تر باشد: محرومیت از دیدار مجدد آن خانم یا شنیدن جواب منفی از او.

اغلب مردمان موفق به چنین تعادلی دست یافته اند. آن ها نیروهای کشش به سوی خوشی و رانش از ناراحتی را که در زندگی سررشته همه امور را به دست دارند، تحت کنترل گرفته اند. مسلماً شما نیز بارها در چنین موقعیتی بوده اید. ممکن است روزها و روزها دست به کاری که برای زندگی تان بسیار سرنوشت ساز بوده است نزده اید، اما روزی یکباره منفجر شده اید و به خود گفته اید: « هی تکان بخور! باید این کار را تمام کنی. همین الان» زیرا به وضوح احساس کرده اید که انجام ندادن کار به مراتب دردناک تر و ناخوشایند تر از اتمام آن است.

نیروهای کنترل کننده زندگی :

ایجاد تغییر

 

آیا شما نیز از جمله کسانی هستید که احساس می کنند زندگی شان نیاز به تغییراتی اساسی دارد؟  آیا با تمام وجود معتقدید باید تغییری را در خود و یا زندگی تان به وجود آورید؟ شاید همواره در جهت ایجاد این تغییر تلاش کرده اید، اما چرا هیچ وقت چنین تغییری روی نمی دهد؟چون نحوه شکل گیری رنج و خوشی در شما تغییر نکرده است. می دانید که باید تغییر کنید، می دانید که باید کاری را شروع کنید یا می دانید که باید ازدواج کنید، اما در عین حال معتقدید شروع همه این کارها به معنای تحمل ناراحتی است؛ بنابراین دست به کار نمی شوید و هر روز شروع این کار مهم را به تعویق می اندازید. چه باید کرد؟

بیشتر مطالعه کنید:  کار را با بخشش خود شروع کن

کلید تغییر یافتن، معکوس کردن چگونگی شکل گیری احساس رنج و خوشی است.

محرک های زندگی

آیا آگهی تبلیغاتی پپسی کولا را دیده اید؟ این شرکت برای فروش نوشابه خود از مایکل جکسون کمک گرفته بود. مایکل در طول روز اصلاً پپسی کولا نمی نوشد اما برای ۸۰ ثانیه نمایش تبلیغاتی پپسی کولا ۱۵ میلیون دلار دریافت کرده است. اما چرا شرکت پپسی کولا حاضر است چنین مبلغ گزافی را به مایکل جکسون بپردازد؟ بسیاری از مردم دنیا صدای مایکل را دوست دارند و با شنیدن آهنگ های او احساس خوشحالی می کنند. احساسی که شنیدن آهنگ های او به مردم می دهد به قدری عالی است که موجب شده است کاست های او بیش از هر خواننده دیگری در تاریخ موسیقی به فروش برود. شرکت پپسی کولا نیز می خواهد مردم همین احساس را نسبت به محصولاتشان داشته باشند. چگونه؟ با شرطی سازی مردم. زمانی که بارها تصویر و صدای مایکل جکسون همراه با آرم پپسی کولا از تلویزیون پخش شود، در ذهن مردم احساس لذت و خوشی با پپسی کولا نیز مرتبط می گردد. از آن پس هرکس هنگام خرید پپسی کولا نیز می خرد زیرا خریدن این محصول در ذهن او با خوشی عجین شده است.

نقطه عطف

خوب فکر کنید و به یا آورید چه موفقیت هایی را در زندگی از دست داده اید، در حالی که خوب می دانستید برای رسیدن به آنچه باید بکنید. چرا با وجود این که می دانید با انجام کاری به خوشی بسیاری دست خواهید یافت، آن را انجام نمی دهید. زیرا مغزتان به شما می گوید:« بله، موفقیت در این کار بسیار خوشایند است اما با شروع این کار باید ناراحتی زیادی را تحمل کنی.» مسلماً هیچ کس حاضر نیست کاری را که به نظرش رنج آور و ناراحت کننده است آغاز کند.

هرکار دو چهره دارد. درباره هرکدام که فکرکنید نتیجه متفاوتی به دست خواهید آورد. اگر بر دشواری و سختی کار تمرکز کنید انجام آن برایتان غیر ممکن و یا دست کم بسیار رنج آور خواهد بود. اما اگر بر نتیجه موفقیت آمیز و احساس خوشی که پس از انجام کار به دست خواهید آورد متمرکز شوید، انجام آن بسیار لذت بخش خواهد بود. فکرتان را بر هرچه متمرکز کنید، همان حقیقت خواهد یافت. پس آنچه انجام کاری را لذت بخش و دلپذیر و یا برعکس ملالت بار و رنج آور می سازد، شکل تصور شما نسبت به آن است.

برای دست یافتن به اندام متناسب و لاغر شدن تنها انتخاب یک رژیم غذایی لاغری کافی نیست؛ باید یک روز وقتی به آینه نگاه می کنید، به یک مهمانی می روید، لباس زیبایی می بینید که اندازه شما نیست یا احساس سنگینی و خستگی می کنید، آنقدر ناراحت شوید که به نقطه عطف برسید. نقطه عطف لحظه  ای است که در آن احساس می کنید وضعیت موجود اصلاً قابل تحمل نیست، پس راهی برای تغییر آن می یابید.

رمز موفقیت ، بهره گرفتن از حس ناراحتی است. اگر از آن استفاده کنید زندگی تان را تحت کنترل خواهید داشت اما در غیر این صورت، زندگی شما را کنترل خواهد کرد.

تمرین تغییرات

برای نیروهای کنترل کننده زندگی

بیشتر مطالعه کنید:  شما عالی ترین فرد هستید

نیروهای کنترل کننده زندگی

 

خوب حالا بیایید همین الان انجام این تغییرات را تمرین کنیم. دفترچه موفقیت خود را بیاورید. چهار کار را که باید حتماً انجام دهید ولی تاکنون شروع آن را به تعویق انداخته اید در آن یادداشت کنید. مثلاً می خواهید سیگار را ترک کنید، به یکی از دوستانتان تلفن بزنید، درپی شغلی باشید، به کسی بگوییدکه خیلی دوستش دارید و… لازم نیست اسن چهار عمل خیلی دشوار و پیچیده باشند. چهار کار بسیار ساده. نه، نگویید فردا، همین الان این کار را انجام دهید زیرا فردا کارهای بیشتری برای انجام دادن خواهید داشت. هرروز نیروی درونیتان بیشتر می شود و متوجه می شوید تمایل بیشتری برای به پایان رساندن کارهای عقب افتاده تان دارید.

بنابراین برای نیروهای کنترل کننده زندگی  :

  • چهار عملی را که مدت هاست انجام شان را به تعویق انداخته اید یادداشت کنید.
  • بنویسید که تصور می کنید با انجام این کار چه ناراحتی هایی را باید تحمل کنید. اگر پاسخ می دهید هیچ، باید بیشتر در این باره فکر کنید. شاید ناراحتی شما چیزی باشد که در ظاهر چندان مهم نیست. مثلاً شاید از صرف کردن زمان برای این کار احساس ناخشنودی می کنید.
  • بنویسید از انجام ندادن این کار چه لذتی عایدتان می شود. در بسیاری از موارد با انجام ندادن کاری لذت می بریم. مثلاً شما مطمئن اید که باید وزن خود را کاهش دهید زیرا اندام نامتناسبی دارید و یا سلامتی تان در خطر است. اما این کار را مرتب به تعویق می اندازید زیرا هر بار از خوردن شکلات و شیرینی لذت می برید.
  • از شما می خواهم از خود چند سؤال کنید. مثلاً اگر مدت ها ست می خواهید برای کاهش وزن خودتان یک رژیم غذایی مناسب را شروع کنید اما نتوانسته اید، از خود بپرسید با پرخوری چه چیزی به دست خواهم آورد؟ یا اگر سیگار کشیدن را کنار نگذارم چه اتفاقی خواهد افتاد؟ اگر به خواستگاری کسی که دوستش دارم نروم چه روی خواهد داد؟ با خود روراست باشید. اگر به این مسائل نپردازید، در طی ۲،۳،۴،۵ سال آینده وضعیت تان چگونه خواهد بود؟ در آینده برای فعالیت تا چه حد انرژی خواهید داشت؟ اعتما به نفس شما چه اندازه خواهد شد؟
  • حالا گام آخر را بردارید. هرچه را که همین الان یا بعدها به واسطه ی این اقدامات به دست می آورید یادداشت کنید. فهرست بزرگی از تمام احساساتی که بدست خواهید آورد تهیه کنید.

احساس می کنم:

زندگی را تحت کنترل دارم.

شناخت بیشتری از زندگی به دست آورده ام.

بیش از قبل مسئولیت پذیر هستم.

اعتماد به نفس بیشتری به دست آورده ام.

سلامتی و انرژی بیشتری دارم.

ارتباطات قوی تری برقرار کرده ام.

و…

دوباره مرور می کنیم:

دو نیروی کنترل کننده وجود دارد، رانش از ناراحتی و کشش به سوی خوشی. برای پیشرفت، هر دوی آن ها را به کار برید. اگر نتوانید خود را به پیش ببرید، افراد زیادی هستند که به میل خود، شما را به جلو خواهند برد. پس خود کنترل زندگی تان را در دست بگیرید. بیاموزید فکر خود را کنترل، و روی آن سرمایه گذاری کنید. تمرین خود را همین امروز انجام دهید. به یاد داشته باشید که باید ۵ مرحله را پشت سر بگذارید. صبر نکنید، این کار را به فردا موکول نکنید، لطفاً همین الان آن را انجام دهید.

 

معرفی کتاب موفقیت نامحدود در ۲۰ روز

قدرت درونی- روز اول از چالش موفقیت نامحدود در ۲۰ روز

آیا این مطلب را می پسندید؟
https://ostad7.com/?p=17220
اشتراک گذاری:
واتساپفیسبوکلینکدین
Avatar
ostad7
*کارشناس ارشد مهندسی کامپیوتر( هوش مصنوعی) *مدرس دانشگاه در رشته های مهندسی کامپیوتر و فناوری اطلاعات و ارتباطات * طراح و مدرس انواع وب سایت های اینترنتی *مشاور و طراح وب و رابط کاربری *مشاور راه اندازی سایت‌های برپایه وردپرس *کارشناس آی تی و تجارت الکترونیک *کارآفرین از سال ۱۳۹۲
مطالب بیشتر

نظرات

0 نظر در مورد نیروهای کنترل کننده زندگی-روز دوم از چالش موفقیت نامحدود در 20 روز   

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.