برنده مالی باشید!
چطور تبدیل به یک برنده مالی شوید؟
و
چطور برنامه ریزی مالی انجام دهید که آنقدر وام دار و قرض دار نباشید؟
اسمش که می آید فکر می کنی فقط برای مدت کوتاهی است ؛ اما واقعیت آن است که در بسیاری از جوامع چه مدرن و چه بدوی، عرف شده که مردم همیشه بدهکار باشند و همواره زیر فشار قرض و قوله به سر ببرند. با این روش حد و حدودشان را بشناسند و دست از کمال گرایی برداشته ، کمی واقع گرایانه زندگی کنند.
در گینه نو و بعضی از قبایل جنگل های آفریقا، دست عروس را به شرطی در دست داماد می گذارند که داماد مجبور باشد مانند برده تا سال های طولانی برای خانواده عروس بی مزد و منت کار کند.
کتاب لاتین و پرفروش برنده مالی در آمازون
ازدواج یعنی قرض و بدهی ؟
در واقع آن ها به شرطی به داماد دختر می دهند که مقروض شده و زیر بار بدهی آن ها برود. پس از همان اول کار ، ازدواج یعنی قرض و بدهی!
شاید فکر کنید آن ها بدوی اند و به همین دلیل معامله ای ناجوانمردانه با این مرد جوان انجام داده اند، اما بد نیست بدانید وضع جوامع مدرن نیز بهتر از این نیست.
داماد باید صاحب خانه باشد تا بتواند همسر اختیار کند. به همین دلیل ، بانک به جای فک و فامیل جامعه بدوی زحمت می کشد و او را تا خرخره زیر بار قرض می برد!
در واقع ، چه در جامعه مدرن و چه در آن جامعه بدوی رسم شده است که مرد جوان ابتدا به مقروض شدن رضایت بدهد ، بعد به جشن عروسی برسد و دستش را در دست عروس بگذارد. گویی قانون نانوشته زندگی متأهلی را با به دوش کشیدن وزنه ای صد کیلویی مترادف کرده است.
در برنامه های تلویزیونی هم ، به جای نشان دادن مردی میانسال که فارغ از هرنوع بدهی ، در کمال آرامش به ادامه زندگی اش مشغول است، مرد جوانی را به رخ می کشند که کیفی پر از قبض و وام دارد. قسط هایی که هرماه باید پرداخت شود و از این بابت هم هیچ شکایتی ندارد . البته حق شکایت هم ندارد، چون فعلا وضع متعارف اجتماع این را می پذیرد. هرگاه دوره وام های کمر شکن تمام شد، مرد از فشار قسط های بانک در آمد و از هزینه تحصیل دوران مدرسه و دانشگاه خلاصی یافت، تبدیل به معضل خواهد شد؛ زیرا دیگر فایده ای برای جامعه ندارد و قرار است که به راحتی و با دل خوش بخورد و بخوابد.
مردم مقروض !
مردم مقروض هم آنقدر خود را از ثروت دور می بینند که ترجیح می دهند شرایط موجود را بپذیرند. زندگی همین است و آن ها سعی می کنند با شوخی و خنده آن را سرسری بگیرند و با غم دنیا خوش باشند. شاید هم فشار ها و ناامیدی هایشان زیاد باشد، اما چون در متن زندگی اند و انگیزه های مهمی مانند همسر و بچه دارند، چاره ای جز ادامه حیات نمی بینند.
حال آن که حقیقت چیز دیگری است. راه نجات آن است که تو خودت را پیدا کنی و با بکار بستن روش های صحیح، خویشتن را از مهلکه فقر و قرض بالا بکشی و صاحب دارایی شوی. اما متأسفانه تعداد افراد شجاع بسیار کم است. افراد پر تلاشی که در زندگی خود به پیش می روند و خود را به مراحل بالاتر می رسانند.
برنده مالی در برنامه ریزی مالی
فردی که می خواهد طعم زندگی راحت از لحاظ مادی را بچشد، باید وارد بازی شود و خود را ملزم به برنده شدن کند. او باید برنامه ریزی مالی اش را به شکلی بنا نهد که مبلغ اندوخته اش به مراتب بیش از میزان خرج او باشد. در واقع هدف او باید پولدار شدن باشد، نه با فقر و قرض مدارا کردن. اگر او می خواهد در این بازی برنده شود، باید با شعار ” تلاش کن و پول جمع کن” پیش برود ، نه این که روزهای ماه را بشمارد تا بداند چه تاریخی موعد پرداخت این وام است و در چه روزی باید به فکر قسط بعدی باشد.
این چیزی نیست که به مذاق عموم خوش بیاید زیرا قرار بوده که او مثل بچه ای خوب و مطیع تا ابد مقروض و وام دار باشد!
اما حالا از جا برخاسته و میزان مبلغ مناسبی پول می خواهد. او خیال دارد که خرجش را کم کند تا خرج و دخلش با هم میزان شوند؛ نه مطمئناً این راحت نیست. برخوردهای بدی با او خواهد شد، اما اگر کمی مقاومت کند و به کار درست اصرار ورزد، قطعاً برنده خواهد شد.
برنامه ریزی مالی
فردی که می خواهد خود را از فشار اقتصادی خلاص کند دست به تلاشی بهتر و کارساز تر می زند:
او پولش را نقد می خواهد.
با افراد مطمئن و منصف کار می کند.
مهارت هایش را افزایش می دهد.
برنامه ریزی مالی جدی برای خود تعیین می کند
و سواد اقتصادی خود را تا سر حد امکان افزایش می دهد تا به هر طریقی که شده در این بازی برنده شود، زیرا او نمی خواهد بدهکار باقی بماند.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.